بدون عنوان
عزیز دلم بهار در راهه. عسل بهاری من فصل بهار رو همیشه دوست داشتم و حالا که تو هم زاده فصل بهاری اونو بیشتر دوست دارم.
تو تقریباً آماده ای ..... لباس عیدیت رو خریدیم . اون شبی که برات خرید کردیم اومدیم خونه تنت کردم (البته ساعت ١ نصف شد) بعد خودت گفتی برین دوربین بیارین ازم عکس بگیرین
برات عیدیدنی و عیدی گرفتنو توضیح دادم و حالا تو مشتاقانه آماده سال ١٣٩٣ هستی.
خدایا خودت کمکمون کن که سالی سرشار از سلامتی و خوشی و آرامش داشته باشیم.
*** اون شب شام خونه مامان ناهید بودیم مرغ درسته توی فر درست کرده بود. منو صدا می کنی میگی سارا بیا ببین مرغِ گاوهِ(morghe gave)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی