سفر به مشهد
تاریخ ١٤ تا ١٨ مهر تصمیم گرفتیم سه تایی بریم مشهد اونم با قطار
خلاصه با توجه به خاطره برگشت از مشهد با قطار سال قبل خیلی راضی به قطار نبودم ولی علیرضا بهمون اطمینان داد که هیییییییییییچچچچ مشکلی پیش نمی یاد و تضمینی با قطار رفتیم. انصافاً هم تو رفت و تو برگشت همکارای علیرضا حسابی سنگ تموم گذاشتن و خوش گذشت. هتل هاترا محل اقامتمون بود و اونم خدا رو شکر خوب بود. با توجه به سردی هوا ظهر ها می رفنیم زیارت و البته با وجود تو نمی شد خیلی زیارت کرد ولی در کل خیلی خوب بود مرسسسسسسسسسسییییییی بابا ادیددا
یه خاطره جالب: تو قطار با یه پسره ٤ ساله دوست شدی. به زبون خودتون با هم صحبت می کردین. اون برات تعریف کرد که بابابزرگش بز و گوسفند داره و یه روز گرگ یه برشو خورد و اون پسرم با سنگ زد تو سر گرگه و..... تو هم اول با تعجب نگاه کردیش و بعد یهو گفتی بابا بزرگ منم شیر داره